سه تا ترک میخواستن حکم بازی کنن .. یه نفر کم داشتن ترکه میخواسته در مصرف آب صرفه جویی کنه یه شب تو کلانتری افسر نگهبان و استوار حوصله شون سر رفته بود یه روز یه ترکه 2 تا دزد میگیره . زنگ میزنه به 220 ترکه میمیره باباش رضایت نمیده ترکه میره مسابقه بیست سوالی ، رفقاش از پشت صحنه بهش میگن که به ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن : این چیه؟ به ترکه میگن باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو ؟ یکسال . یک ماه از محرم گذشته بوده ولی هنوز تو شهر صدای سینه زنی میومده به ترکه میگن یه معما بگو یه ترکه پوست موز تو خیابون دید . بعد با خودش گفت : اه بازم بیاید بخورم زمین یک روز یک ترکه اصلا هیچی حالیش نبوده و چشمو و گوشش بسته بوده به اسم احمد . خلاصه احمد ازدواج میکنه و یک زن میگیره به نام مریم . یک سال از ازدواجشون میگذره که مریم میبینه این احمد اصلا باهاش حال نمیکنه . این موضوع رو به مادرش میگه و مادرش میگه تو لخت بشو و برو زیر پتو و بگو یه ترکه تو اتوبوس پشت سر یه خانوم ایستاده بود ، که یهو زنه برگشت و به ترکه میگن باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو ؟ به ترکه میگن : از کجا میایی؟ به ترکه میگن : شما فارسین ؟ میگه نه شما چشاتون قشنک میبینه
یکیشون میره دم پنجره میبینه غضنفر پایین واستاده و دستش هم تو جیبشه
میگه: آهای غضنفر بازی میکنی؟
میگه نه دارم میخارونمش
میره زن حامله میگیره
افسر نگهبان به استوار گفت برو یکی رو الکی بگیر بیار یه کم سره کارش بزاریم
استوار میره و یه ترکه رو میاره
افسر نگهبان میگه:این مرتیکه چیکار کرده؟
استوار میگه:تو قهوه خونه با چیزش داشت چای هم میزد
ترکه میگه:جناب سروان دروغ میگه
اولش مگه من خرم که با چیزم چای هم بزنم، چیزم میسوزه
دوما چیز من گنده است تو استکان چای نمیره
سوما باور نمیکنید؟جناب سروان بیا یه لیس بزن اگه شیرین بود منو بنداز زندون
جواب خیاره ،فقط تو زود نگو که ضایع نشه
خلاصه مسابقه شروع میشه و ترکه میپرسه:تو جیب جا میگیره؟
میگن : نه ! ترکه میگه: بابا عجب خیار گندهایه؟
طرف کلی فکر کرد و گفت : شطرنج گردالی
ترکه میگه : مامانتو
مردم میرن پی ماجرا میبینن دسته ترکها تو کوچه بن بست گیر کرده
میگه اون چیه که درازه ، زرده ، موزه؟
احمد بیاد پتو رو از روت برداره وقتی ببینه لختی حتما میکند
مریم شب این کار رو میکنه و به احمد میگه تا بیاد و پتو رو از رویش برداره
خلاصه اینقدر مریم اصرار میکنه تا احمد میاد و پتو رو برمیداره و مریم رو
لخت میبینه و یه هو میگه: هو هو ... مریم دودول نداره
محکم زد تو گوش ترکه . دو دقیقه بعد دوباره زنه برگشت و محکم زد تو گوش ترکه ! وقتی زنه پیاده شد ، یکی از ترکه پرسید که جریان چی بود ؟ ترکه گفت
وا... دیدم که مانتوش لای چاکش گیر کرده ، کشیدمش بیرون ، یه چک زد تو گوشم
دیدم از این کار ناراحت شده ، دوباره مانتوش رو گذاشتم لای چاکش ، که دوباره چک زد
ترکه میگه : مامانتو
ترکه میگه :رفته بودم مادرزنم رو خاک کنم
بهش میگن : چرا پس خونین و مالین شدی؟
ترکه میگه: خیلی مگاومت کرد
Design By : Pichak |