امــا انگار ایـــنبار شاهین نجفی واقعا شیطان پرست است !!! اینبار قضیه فرق کرده انگار شاهین نجفی جدی جدی شیطان پرسته با اینکه تو مصاحبه ی جدید خودش تکذیب کرده اما مطالبی که تو ادامه مطلب هست حرفای شاهین نجفی و رد میکنه قضاوت با شما همونطور که اطلاع دارید آلبوم جدید امین وحید چندی پیش بیرون اومد و در یکی از ترانه های این آهنگ به اسم ” شر ِاعظم ” شاهین نجفی خواننده رپ هم باهاش همکاری کرده بود. در این آهنگ شاهین نجفی قطعه ای رو خونده بود که در طول آهنگ سه مرتبه تکرار شد . و خیلی هم تاکید داشت که کلمات و به لفظ عربی بیان کنه . اما عربا که گچپژ ندارن . دقت کنید متن این قطعه : مدیر گوگل در مصاحبه با شبکه CNN بر استعداد غیر منتظره ایرانیها در جنگ سایبری،تاکید کرد. به گزارش سرویس سیاسی صراط ،اریک اشمیت، در گفتوگو با CNN گفت:ایرانیها،به دلایلی که به درستی برای ما روشن نیست، به طرز غیرمنتظرهای در جنگ سایبری با استعداد هستند. وی در ادامه این مصاحبه که بعد از به غنیمت گرفتن پهپاد جاسوسی آمریکا توسط نیروهای نظامی کشور انجام شده است،مدعی شد با توجه به این استعداد،ایرانیها در آینده تهدیدی برای امنیت سایبری به شمار خواهند رفت. مدیر گوگل با ادعای ایرانی بودن هکرهایی که چندی پیش چند سایت دانمارکی را هک کردند افزود:آنها (ایرانیها) به تازگی توانستند از طریق هک هوشمندانه، کنترل رفت و آمد اطلاعات اینترنتی را به دست بگیرند... هیچ کس به درستی نتوانست بفهمد آنها چگونه این کار را کردند. اشمیت همچنین خاطر نشان کرد:همیشه این نگرانی وجود دارد که ایرانیها به نحوی به نرمافزارهای کدگذاری شده، نفوذ کرده باشند. گفتنی است تاکید مدیر گوگل بر استعداد غیر منتظره ایرانیها در جنگ سایبری در حالی است که هنوز موضوع به غنیمت گرفته شدن پهپاد جاسوسی فوق مدرن آمریکایی در صدر اخبار رسانه های منطقه ایی و فرا منطقه ایی قرار دارد و این رسانه ها گمانه های مختلفی در خصوص چگونگی این کار مطرح کرده اند. در همین زمینه در گزارشی که در روزنامه انگلیسی زبان نیشن پاکشتان منتشر شد آمده است: یک هکر برای هک کردن یک وبسایت باید از یک و در پیچیده ترین حالت برای هک کردن شبکه های مالی از شانزده درگاه امنیتی عبور کند و بعد از باز کردن هر درگاه نیازی به گشودن مجدد آن نیست در حالیکه برای هک کردن سیستم پهپاد جاسوسی ممکن است نیاز به عبور از 255 درگاه امنیتی باشد که در صورت اشتباه یا خطا در عبور از هر درگاه، کل این فرایند باید از نو تکرار شود و این بدین معنی است که هک کردن این نوع سیستم تقریبا غیر ممکن است اما ایرانیها آن را انجام دادند. بعلاوه ادعای خطرناک بودن ایران برای امنیت سایبری در حالی بر زبان اریک اشمیت جاری شده است که رسانه های غربی دست داشتن آمریکا و رژیم صهیونیستی در ساخت و انتشار ویروس استاکس نت با هدف ضربه زدن به تاسیسات هسته ایی کشور را تایید کرده و چندی پیش از ساخت و انتشار نشخه جدید این ویروس با نام دوکو خبر دادند. افزون بر این معلوم نیست آیا بین اقدام نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در مراقبت و دفاع از آسمان کشور که به غنیمت گرفتن پهپاد جاسوسی فوق مدرن آمریکایی منجر شد و ابراز نگرانی مدیر گوگل ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ ماه به چه کارم می آید اگــــــــــــر در شبهای تاریک ... مصبـــــــاح الهــدی یاورم باشد
نویسنده : انی کاظمی پوشش زنان ایرانی در دوره پارتی ها 2 پوشش زنان ایرانی در دوره ساسانی ها اوشس دختر دیاووس(خدای آسمان) ، خواهر اگنی(خدای آتش) و چون او در آسمان ، ابر ها و زمین دارای تولد سه گانه و پیوند دهنده آسمان و زمین است.همچنین او خواهر ادیتاها یا همسر سوریا(خدای خورشید) می دانند و گردونه او رخشان و حمل کننده گان آن هفت ماده گاو سرخ فاواند. او با آنکه خود جوان و زیبا و دلرباست نمادی از گذر عمر انسان ها است. * سپیده دم دختر آسمان بر خاسته است ؛ او می آید ، * و جلال خویش را با روشنایی نمایان می سازد ؛ * راه ها را روشن می کند تا من از آنها بگذرم. * او عروس «سوریه» خدای خورشید و بخشنده رزق و روزی است . * اودر ارابه همه سو روان خویش ، پیش می آید ، * با راست کرداران راست ، با بزرگان بزرگ ، و با معبودان معبود است . * او غم ها را بر طرف می کند . * ای اوشس ، * ای صاحب دانایی ، * ستایشم را بپذیر ، ای بانو ، ای الهه باستانی و جوان، ای مملو از دانش و خرد ، * ای صبح، * در ارابه نورانی خویش که آوای دلنواز بیدار کننده ای دارد ، درخشان شو ، * درخشان شو . * چه شود اسب های زرین فام ، تو را به اینجا آورد ؟؟ * صبح می آید ، * آن بانو و خاتون خانه ها .آن مبارک شگفت آور ، * زیبایی جلالش را آشکار می کند. * گویا سرود های من آن مقدس رادر آسمان ها بیدار ساخته اند ، و به این جهان روانه ساختند . * ای اوشس ؛ * برای من شادی ساز ، زندگی را بیدار ساز ، و همه مرغان را به پرواز در آور . * ای بانوی صبح ؛ * پس از دیدن تو مرغانی که به پرواز در آمده اند ، دیگر آرامش ندارند. * ای اوشس ، * ای آنکه درهای دو لنگه آسمان را باز می کنی ... * آنگاه با جامه هایی از نور هویدا شو ... * ای مغرور از شکل بی عیب خود ... * ای اوشس ؛ * بر خیز و بگذار تا * بد خواهان تو در خواب خود خفته بمانند ... * ای اوشس ؛ * به من که ترا پرستش می کنم ، بتاب. * بر من که عمرم در گذر است . * آری ، بر من مرگ پذیر آزرده که در خانه خود تنها مانده ام. آنچه از اخلاق و صفات و آداب و رسوم ایرانیان باستان می دانیم اغلب از منابع غربی است ، تاریخ نگاران یونانی و رومی با اینکه چندان علاقه ای به ایران و ایرانی نداشته و از آنها تحت عنوان بربر یاد می کردند با این حال نمی توانستند منکر سجایای اخلاقی و صفات حمیده ایرانیان باشند. همه جا از گفتار ، کردار و پندار نیک سخن رفته است ، همه جا از بیگانگی ایرانیان از دروغ صحبت می شود. ایرانیان به اطفال خود از سن پنج سالگی تا بیست سالگی فقط سه چیز می آموختند : سواری و تیر اندازی و راستگوئی . دروغگویی را بدترین عیب می دانستند ، دروغگو به دوزخ یا سرای ناپاکان و دروغ پردازان می رفت و گویا دروغ معانی مختلفی داشته است.پس از آن قرض داری را زشت ترین معایب می دانستند زیرا معتقد بودند که مقروض مجبور است دروغ بگوید. مغان و آموزگاران به کودکان خود می آموختند که دروغ نگویند ، وام نستانند ، بدکاری و ستمگری روا ندارند ، میهن خود را دوست بدارند ، وفادار و مردم دوست باشند ، می خواره و شکمباره ، گدامنش و هرزه داری و ژولیده و چرکین بار نیایند ، به آنان یاد می دادند که آب دهان در کوچه نیفکنند ، در رودها و آبها ادرار نکنند ، در معابر چیزی نخورند ، به اندازه بخورند و بنوشند و احترام پدر و مادر را نگه دارند و می گفتند ، هرگز هیچ پارسی پدر و مادر خود را نکشته است ... گزنفون ، مورخ و فیلسوف یونانی در کتاب کوروش نامه نوشته: پارسیان اطفال خود را در دادگاهها حاضر می کردند تا محاکمات را گوش کنند و با دادگستری آشنا شوند. می دانیم که ایرانیان به عدالت اهمیت بسیار می دادند و دولتمردان نسبت به قضات بسیار سختگیر و گاهی هم بی رحم بودند ، نوشته اند که کمبوجیه شهریار هخامنشی و نخستین فاتح مصر ، یکی از قضات را که رشوه گرفته بود محکوم به اعدام نمود ، آنگاه فرمان داد تا پوست او را کنده و بر مسند قضاوت بگسترانند. طبق نوشته هردوت مورخ یونانی ، ایرانیان روز تولدشان را بیش از هر روز دیگری محترم می داشتند و در این روز بیشتر از سایر روزها غذا طبخ می نمودند . آنها در کوچه و بازار چیز خوردن و پیش روی دیگران جویدن را سخت ناروا می دانستند . خشونت ها و وحشیگریهای برخی از اقوام بدوی ، که در مواجهه با مردم بیگانه زبان ها بریده اند و چشمها کنده و از سر بیگناهان منارها ساخته و یا از خون بی دست و پایان آسیاها جاری کرده اند ، در ایرانیان نیست و آنچه هم دیده می شود عمدتا منشا غیر ایرانی دارد . بهترین دلیل این مدعا فتح بابل توسط کورش کبیر می باشد که به خدایان و باور و دین مردمان بابل احترام گذاشته و آنها را نابود نکرد. «وای» یا «وایو» ایزد باد یکی از اسرار آمیز ترین خدایان هند و ایرانی است . در متون به جا مانده از هند باستان او را بر آمده از نَفَس غول جهانی(پوروشه) که هستی از بدن او ساخته شده است.در ریگ ودا به دفعات مورد ستایش قرارگرفته است.سرود 53 در ستایش وایو چنین آورده است: نیروی ارابه «وایو» را اعلام نما که چون می گذرد ، همه چیز را در هم می شکند. آوایش رعد آساست. چون پیش می تازد ، به آسمان می رسد ، و ابرها را افروخته می سازد ، و چون به زمین جولان می کند ، توده غبار را بر آسمان بر می انگیزد. ..... او در کجا تولد یافته است ؟ و از کجا بر خاسته است؟ او به اراده خویش روان است. وایو درایران مرتبه ای خاص داشته و علاوه بر اورمزد و موجودات اهورایی ؛ اهریمن و مستجاب و خواسسایر پلیدی ها نیز به او قربانی اهدا می نمودند ، اما همواره خواسته آفریدگان اهورایی ته های اهریمنان بر آورده نمی گردد. پانزدهمین یشت اوستا «رام یشت» نام دارد. اما در هیچ جای آن از رام اسم برده نشده بلکه سرتاسراین یشت در تعریف و توصیف وایو است.برخی اوستاشناسان بر این باورند که نام این یشت باید «وایو یشت» باشد. رام یشت با «وایو» ایزد هوا که نام دیگرش در پهلوی وای یا اندروای است آمیخته شده . وایو صفات زیادی دارد از آن جمله : جوینده ، نیک کردار، چیره شونده ، پیش رونده ، پس رونده ، پاینده فر، ، شکست دهنده و... بسیاری از پادشاهان و پهلوانان ایران زمین برای پیروزی بر دشمنان خود از وایو کمک خواسته اند و او نیز دعای آنان را اجابت کرده است ، از آن جمله فریدون برای پیروزی بر اژد دهاک ، جمشید برای فراهم کردن زندگی خوش آریائیان ، تهمورث برای پیروزی بر اهریمن ، کیخسرو برای پیروزی بر افراسیاب ، و اتفاقا می دانیم که باد در میدان کارزار یکی از عوامل اصلی پیروزی یکی از طرفین کارزار است . همانطور که اورمزد در بالا و در روشنی بی کران فرمان روایی می کند و اهریمن در پایین و در ظلمت ، وای نیز در فضای میان آندو یا خلا حکمفرمایی می کند.وایو از مفهوم بی طرفی بر خوردار و دو وایو وجود دارد یکی وایو خوب و دیگری وایو بد که به اعتقاد برخی محققان این صورت دو گانه محصول تفکری متاخر بوده و در دوران اولیه وایو شخصیتی واحد بوده با سیمای دو گانه ، نیکوکار و در عین حال شوم که با که با مرگ پیوند دارد وهیچکس توان گریز از وی را ندارد . و اگر آنچنانکه سزاوار اوست مورد ستایش قرار گیرد انسانها را از تمامی یورش ها رهایی می دهد. این ایزد به درخواست دوشیزگان پاک برای رسیدن به شوهران خوب و خوشبخت شدن و کامیاب گردیدن نیز پاسخ مساعد می دهد.در رام یشت کرده 10 فقره 39-41 می خوانیم که دختران نیزبرای یافتن همسران خوب و نیک وایو را نیایش می کنند: «او را بستودند دوشیزگانی که هنوز به مردان نرسیده اند در روی تخت زرین ، در روی بالش زرین ، در روی فرش زرین .....» از شگفتی های بسیار خیره کننده روزگار یکی همین است که هنوز هم پس از هزاران سال، دوشیزگان و بانوان ، این ایزد را همانطور مخاطب قرار می دهند : « ای وای ». گمان می رود که «ای وای» همان است که به عنوان یکی از قوای انسانی با شیرمادر در وجود به ودیعه گذاشته می شود. غیر از کمک گرفتن دوشیزگان از «وای» که هنوز بصورت وای یا « وایو ایزد باد یکی از اسرار آمیز ترین خدایان هند و ایرانی است . در متون به جا مانده از هند باستان او را بر آمده از نَفَس غول جهانی (پوروشه) که هستی از بدن او ساخته شده است. در ریگ ودا به دفعات مورد ستایش قرارگرفته است و در ستایش وایو چنین آورده است: نیروی ارابه «وایو» را اعلام نما که چون می گذرد ، همه چیز را در هم می شکند. آوایش رعد آساست. چون پیش می تازد ، به آسمان می رسد ، و ابرها را افروخته می سازد ، و چون به زمین جولان می کند ، توده غبار را بر آسمان بر می انگیزد. ..... او در کجا تولد یافته است ؟ و از کجا بر خاسته است؟ او به اراده خویش روان است. وایو درایران مرتبه ای خاص داشته و علاوه بر اورمزد و موجودات اهورایی ؛ اهریمن و مستجاب و خواسسایر پلیدی ها نیز به او قربانی اهدا می نمودند ، اما همواره خواسته آفریدگان اهورایی ته های اهریمنان بر آورده نمی گردد. پانزدهمین یشت اوستا ، رام یشت نام دارد. اما در هیچ جای آن از رام اسم برده نشده بلکه سرتاسراین یشت در تعریف و توصیف وایو است.برخی اوستاشناسان بر این باورند که نام این یشت باید «وایو یشت» باشد. رام یشت با « وایو» ایزد هوا که نام دیگرش در پهلوی وای یا اندروای است آمیخته شده . وایو صفات زیادی دارد از آن جمله : جوینده ، نیک کردار، چیره شونده ، پیش رونده ، پس رونده ، پاینده فر، ، شکست دهنده و... بسیاری از پادشاهان و پهلوانان ایران زمین برای پیروزی بر دشمنان خود از وایو کمک خواسته اند و او نیز دعای آنان را اجابت کرده است ، از آن جمله فریدون برای پیروزی بر اژد دهاک ، جمشید برای فراهم کردن زندگی خوش آریائیان ، تهمورث برای پیروزی بر اهریمن ، کیخسرو برای پیروزی بر افراسیاب ، و اتفاقا می دانیم که باد در میدان کارزار یکی از عوامل اصلی پیروزی یکی از طرفین کارزار است . همانطور که اورمزد در بالا و در روشنی بی کران فرمان روایی می کند و اهریمن در پایین و در ظلمت ، وای نیز در فضای میان آندو یا خلا حکمفرمایی می کند.وایو از مفهوم بی طرفی بر خوردار و دو وایو وجود دارد یکی وایو خوب و دیگری وایو بد که به اعتقاد برخی محققان این صورت دو گانه محصول تفکری متاخر بوده و در دوران اولیه وایو شخصیتی واحد بوده با سیمای دو گانه ، نیکوکار و در عین حال شوم که با که با مرگ پیوند دارد وهیچکس توان گریز از وی را ندارد . و اگر آنچنانکه سزاوار اوست مورد ستایش قرار گیرد انسانها را از تمامی یورش ها رهایی می دهد. این ایزد به درخواست دوشیزگان پاک برای رسیدن به شوهران خوب و خوشبخت شدن و کامیاب گردیدن نیز پاسخ مساعد می دهد.در رام یشت می خوانیم که دختران نیزبرای یافتن همسران خوب و نیک وایو را نیایش می کنند: « او را بستودند دوشیزگانی که هنوز به مردان نرسیده اند در روی تخت زرین ، در روی بالش زرین ، در روی فرش زرین ، از شگفتی های بسیار خیره کننده روزگار یکی همین است که هنوز هم پس از هزاران سال، دوشیزگان و بانوان ، این ایزد را همانطور مخاطب قرار می دهند : « ای وای... گمان می رود که «ای وای همان است که به عنوان یکی از قوای انسانی با شیرمادر در وجود به ودیعه گذاشته می شود. غیر از کمک گرفتن دوشیزگان از «وای که هنوز بصورت « ای وای در بیان ما باقی مانده است ، عبارت «وای بر تو» به معنی آنست که ایزد باد مقابل تو قرار گیرد و معلوم است که در جنگ آنکه باد را مقابل خود داشته باشد با شکست مواجه است . و نیز عبارت « باد به پشتش خورده کنایه از کسی است که همواره در جنگ از عنایت و پشتیبانی « ایزد وای برخوردار بوده و بهمین جهت خود دارای زور نیست . خطاب « وای من خود به خوبی از ایزد وای سخن می گوید که معادل « خدای من بکـار می رود ، و این نشانه تاثیراتی است که افکار و اساطیر یا ادیان و باورهای کهن بر افکار جدید می گذارد. هر چند امروزه وایو دارای یشت خاصی نیست امادرتقویم ایرانی وگاهشمارهای باستانی او پاسدار روز بیست و دوم هر ماه است. منابع : پژوهشی در اساطیر ایران /مهرداد بهار /نشر آگاه تاریخ اساطیر ایران / ژاله آموزگار/انتشارات سمت شناخت اساطیر ایران / باجلان فرخی / انتشارات اساطیر ریگ ودا /دکتر جلالی نایینی / نشر نقره زروان/فریدون جنیدی/سازمان پژوهش فرهنگی. نماینده داریوش شاه در مصر میگوید:«….به کتابخانهها کتاب دادم و جوانان را بدانها داخل کردم….» ابومعشر (بلخی) منجم نیز چنین می گوید: پادشاهان ایران بیاندازه به حفظ و نگاهداری دانشهای بشری توجه و علاقه مبذول میداشتند و به همین منظور برای نگاهداری آنها از گزند حوادث و آفات سماوی و ارضی اوراقی برگزیدند که در برابر گذشت زمان ایستادگی میکرد و از عفونت و پوسیدگی مصون میماند. این اوراق پوست درخت خدنگ بود که آن را توز مینامیدند. مردم کشورهای هندوستان و چین و همچنین دیگر کشورهای مجاور ایران زمین از ایشان در این کار پیرویکردند و توز را برای نوشتن برگزیدند، پوست خدنگ بسیار نرم و انعطافپذیر بوده ضمناً محکم و بادوام است و میتواند سالیان دراز پایدار بماند و از همین رهگذر است که آن را در وتر کمان هم بکار میبرند. پادشاهان ایران پس از اینکه دانشهای گوناگون را بر روی پوست توز نوشتند، پی جوی آن شدند که در روی زمین شهری و مکانی بیابند که خاک آن به زودی فاسد نشود و زلزلهخیز نباشد و از خسوف برکنار بماند، این بود که، پس از جستجوی فراوان سرانجام در زیر آسمان شهری که واجد این خصوصیات بود یافتند و آن شهر اصفهان بود، و در اصفهان نیز، بخشی بهتر و پسندیدهتر از بخش جی برای تأمین این منظور بنظر نیامد. از نوشتههای ابومعشر بلخی و ابن ندیم و حمزه اصفهانی میتوانیم نتیجهگیری کنیم که: در دوران هخامنشیان و حتی قبل از ایشان در ایران کتابخانههایی به منظور حفظ افکار و اندیشه دانشمندان وجود داشته و این کتابخانهها در اختیار بخردان و دانایان و دانشپژوهان قرار میگرفته است. با بدست آمدن لوحهای گلی در کاخآپادانا که نشانهایست از کتابخانه شاهنشاهی هخامنشی و توجه به مطالبی که مورخان درباره ترجمه آثار ایرانی وسیله اسکندر مقدونی و نقل آنها به کتابخانههای اسکندریه نوشتهاند همه موید اینست که در زمان هخامنشیان در ایران کتابخانههای بزرگ وجود داشته است. بنابر اسنادی که بدست آمده است بطور قطع و یقین در زمان پادشاهی داریوش بزرگ در شوش دانشگاهی عظیم برپا بوده است که بعدها این دانشگاه ویران شده و سپس در زمان پادشاهی انوشیروان بار دیگر احیا گردیده است، مستند ما در این مورد توجه به نوشتهایست که در زیر پایه تندیس (مجسمه) اوزاهاریس نیتی2 وجود دارد. اوزاهاریس نیتی در زمان کمبوجیه از مصر به ایران آمده لیکن داریوش بزرگ بار دیگر او را به مصر میفرستد و به او مأموریت میدهد که معبد نیت را بسازد و در مصر به کتابخانهها کتاب بدهد، اینک ترجمه مطالبی را که در زیر مجسمه مذکور نوشته شده است: «شاهنشاه، پادشاه مصر بالا و پائین، داریوش شاه، به من فرمان داد که به مصر بازگردم، او که در این هنگام پادشاه بزرگ مصر و کشورهای دیگر است، در عیلام بسر میبرد، مأموریت من این بود که، ساختمان پر آنخا «قسمتی از معبد نیت» را که ویران شده بود بسازم، آسیائیان، مرا از کشوری به کشور دیگر بردند تا آنچنانکه فرمان شاهنشاه بود به مصر رسانیدند، به اراده شاهنشاه رفتار کردم به کتابخانهها کتاب دادم و جوانان را بدانها داخل کردم و آنها را به مردان آزموده سپردم و برای هر یک چیزی سودمند و ابزار کارهای لازم برابر آنچه در کتابهایشان آمده بود ساختم و فراهم آوردم، این چنین بود فرمان شاهنشاه زیرا، او سود و بهره دانش پزشکی را میدانست و میخواست جان بیماران را از مرگ و بیماری رهایی بخشد». اوزاهاریس نیتی متذکر است که: «به اراده شاهنشاه رفتار کردم، به کتابخانهها کتاب دادم و جوانان را در آنها داخل کردم و آنها را به مردان آزموده سپردم» این گفته او میتواند از روش کار کتابخانههای دوران هخامنشی برای ما نمونهای گویا و روشن بدست داده و نشان دهد که در ایران دوران هخامنشی به خصوص هنگام پادشاهی داریوش بزرگ جوانان را به کتابخانهها میسپردند تا در آنجا با سرپرستی مردان کارآزموده و دانشپژوه به تحقیق و مطالعه آثار برگزیدگان و فراگرفتن دانشهای گوناگون بپردازند و کتابخانهها نیز برای استفاده عامه مردم بوده است. اطلاعات ناچیز و مختصری که از فرهنگ و ادب دوران هخامنشی بدست ما رسیده است میتواند مبین این حقیقت باشد که در دوران درخشان تمدن هخامنشی کشور پهناور ایران (ایرانشهر) مرکز دانش و فرهنگ و هنر جهان آن روز بوده است و این تمدن درخشان تا هجوم اسکندر کجستک در سراسر آسیای میانه و شمال آفریقا پرتو افشانی میکرده است و در این دوران، در شهرهای بزرگ ایران شهر کتابخانهها و دانشگاهها وجود داشته و جوانان را به فرا گرفتن دانشهای سودمند راهبری و راهنمایی میکردهاند. اسکندر مقدونی پس از دست یافتن به گنجینههای هخامنشی با خشم و نفرتی فراوان که راییده حسد و بغض او بود بنا بود آثار گرانقدر هنر و ادبی ایران پرداخت و این وقایع شرمآور و ننگین آنچنان در جهان آن روز منعکس شد که مورخان یونانی نیز نتوانستند آنرا به فراموشی بسپارند و ندیده انگارند و منکر شوند. انگیزه اسکندر در نقل آثار ادبی و علمی ایران به اسکندریه و نابود ساختن و سوزاندن کتابخانههای ایران از آنجا سرچشمه میگرفت که به اعتراف مورخان یونانی تمدن خیره کننده هخامنشی او را گیج و مبهوت ساخته بود و نمیتوانست آن همه جلال و شکوه و ادب و فرهنگ و هنر پیشرفته را ببیند و تحمل خواری و زبونی کند، اسکندر و همراهانش خود را غالب میپنداشتند، لیکن آنگاه که با تمدن و فرهنگ و هنر ایران تلاقی کردند خود را مغلوب دیدند و برای محو آن آثار به منظور تخفیف در خفت و خواری بنابودی و پراکندگی آن آثار دست یازیدند. منبع: فرهنگ و مردم اردیبهشت 1354 شمسی در نوروزنامه خیام روایتی خواندنی از چگونگی به وجود آمدن می (شراب) آمده ، در این روایت می خوانیم که در هرات پادشاهی بود کامگار از خویشان جمشید . روزی بر تخت نشسته بود که همایی در برابر او ظاهر گشت ؛ ماری دید به گردن او پیچیده و می خواست وی را بگزد . شاه شمیران گفت کسی هست که این هما را از دست مار رهایی بخشد . پسرش ، بادان ، تیری بینداخت و مرغ را نجات داد. سال دیگر در همین هنگام ، هما بازگشت و دو سه دانه برای شاه به تحفه آورد و بر زمین کاشت . تاکی از آن رویید خرم . بعد خوشه های انگور از آن رست و دانه از خوشه ها ریختن آغاز کرد .آب انگور بگرفتند و در خمی نهادند . شیره در خم به جوش آمد . آن گاه از شیره انگور که نمی دانستند زهر است یا پادزهر ، به مردی محکوم خوراندند و وی شاد گشت و باز طلب کرد ؛ پس گفت یک شربت دیگر بدهید ، آنگاه هر چه می خواهید با من بکنید . شربت سوم را که نوشید سرمست شد و بخفت و تا روز دیگر به هوش نیامد . شاه شمیران چون این شادی و سر مستی وی بدید ، او را بخشید و بزم آیین آورد و سرودها بساختند و نواها زدند . پس نهال انگور از هرات به دیگر شهر ها پراکنده شد. بنا بر این می بینیم که پیدایش انگور و می را به هما یا سیمرغ نسبت داده اند . که در کوه قاف زندگی می کند و طبق نظر اوستا نماد فره ایزدی است و به جهان ایزدی متعلق است .
به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
به آلت مقدس حالت نامیر آتش
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس
در ابتدا خیلی از هوادارن شاهین این متن براشون مبهم مونده بود و چندین و چند کامنت در فیس بوک و جاهای مختلف پیرامون این متن فرستاده شد که هیچکدوم از اونها توسط شاهین یا امین وحید پاسخ داده نشد.
اما به تازگی یکی از کاربران فیس بوک متنی رو منتشر کرده که در اون در مورد قطعه ذکر شده توضیحاتی داده که قابل تامله! برای مشاهده متن کامل و رمز گشایی این ابیات و دانلود آهنگ مربوطه به ادامه متن مراجعه فرمایید.
به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
اینجا خیلی واضح داره میگه به نام شیطان و جانور سه چشم که در انجیل اومده و تن مانا یعنی اون روح جاویدان شیطانی
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
تثلیث دو سر منطورش تثلیث دجال ،جانور آخر الزمان و فاحشه بزرگ در انجیله در برابر پدرو پسر و روح القدس .جنگ این دو تثلییث در اورشلیم اتفاق می افته که همون کوه مخفیه صیهونه با کتابی که فقط کسانی که به شیطان ایمان داشته باشن می تونن بخونن طبق گفته ی انجیل.
به آلت مقدس حالت نامیر اتش
آلت مقدس نماد شیطان پرستهاست منظورش ابلیسک هستش . یعنی زایش جاویدان ابلیس که تو فیلم 666 هم اومده و آتش هم که می دونید نماد شیطان پرستاس.
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
اینجا دیگه همش حروفه ابجده حالا اینو بیخیال شید و برید سر بقیه! فقط بدونید این کلمات عربی نیس اشتباه نکنید اینا حروف ابجده.
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
اینجا میگه تو تیری سیکس یعنی 3 تا شیش.یعنیto three six و بقیشم که هنوز رمزگشایی نشده!
مارح وت یارب زج هدجس
و در نهایت این جمله که رمز این شعره: کافیه کل جمله رو بر عکس کنید : سجده جز برای تو حرام
تاکید مدیر گوگل بر استعداد غیر منتظره ایرانیها در جنگ سایبری در حالی است که هنوز موضوع به غنیمت گرفته شدن پهپاد جاسوسی فوق مدرن آمریکایی در صدر اخبار رسانه های منطقه ایی و فرا منطقه ایی قرار دارد و این رسانه ها گمانه های مختلفی در خصوص چگونگی این کار مطرح کرده اند.
پوشش زنان ایلامی
Design By : Pichak |